سفر قهرمانی و راز پنهان شکست‌های خواسته

سفر قهرمانی و راز پنهان شکست‌های خواسته ✨در هر سفر قهرمانی، لحظه‌ای هست که قهرمان باید تنها از در عبور کند. دری که پشت آن، قلمرو فردیت نهفته است. این در، نه با کلیدهای بیرونی، بلکه با شهامت مواجهه با درون باز می‌شود. چرا؟ چون فردیت، چیزی نیست که دیگران برای ما تعریف کنند. آن، حقیقتی است که فقط خود ما می‌توانیم آن را بفهمیم، لمس کنیم، و زندگی کنیم.اما چرا رسیدن به این «خود حقیقی» دشوار شده؟ چرا بسیاری از ما، با وجود تلاش، به آن نمی‌رسیم؟ پاسخ، در مسیر انحرافی‌ای نهفته است که از همان کودکی آغاز می‌شود.از معصومیت تا پیروی از قبیله 👶➡️👥ما با نگاهی معصومانه به دنیا می‌آییم. کودک، جهان را دوست دارد. همه‌چیز برایش زیبا، امن، و دوست‌داشتنی است. این، فاز اول سفر قهرمانی است. اما به‌تدریج، با تجربه‌ی ناامنی‌ها، کودک درون ما یتیم می‌شود. نه به معنای فقدان والد، بلکه به معنای گم‌کردن حس امنیت در جهان.در این مرحله، ما به دنبال نصیحت می‌رویم. می‌پرسیم: «چطور دنیا را امن‌تر کنم؟» و پاسخ‌هایی که دریافت می‌کنیم، اغلب آغشته به ترس‌های دیگران‌اند. «این کار را نکن»، «آن‌جا نرو»، «فلان چیز خطرناک است». کم‌کم، ما پیرو قبیله می‌شویم. نه از روی عشق، بلکه برای کاهش آسیب.و این‌جاست که سوالاتمان تغییر می‌کند. دیگر نمی‌پرسیم «چه چیزی مرا زنده‌تر می‌کند؟» بلکه می‌پرسیم:چطور آسیب نبینم؟ 🛡️چطور مسخره نشوم? 🙂چطور ضایع نشوم? 😳و این سوالات، زندگی را محدود می‌...